فاطمه احمدیدوست
تصور کنید در خانواده و بین اطرافیان شما یک شخص معلول زندگی میکند. بزرگترین مشکل او علاوه بر کمبود بسیاری از امکانات، نداشتن یک ویلچر سه میلیون تومانی است. ویلچری که برای تهیه آن بارها به سراغ سازمان بهزیستی رفتهاید و پاسخی جز اینکه در حال حاضر بهزیستی بودجهای ندارد به گوش شما نخورده است. روزی در حال گشت و گذار در شبکههای اجتماعی هستید که ناگهان تیتری با عنوان «۱۰میلیارد تومان هزینه، صرف برگزاری همایش سه روزه برای مدیران کل استانها، رؤسای ادارات بهزیستی شهرستانها در تهران و خزرآباد ساری شد» نظر شما را جلب میکند.
بر اساس تصاویر منتشر شده از سوی سازمان بهزیستی، بالغ بر ۶۰۰ نفر از مدیران و رؤسای بهزیستی از ۳۶۰ شهر و ۳۱ استان در این همایش حضور داشتند. لازم به ذکر است که بهزیستی هیچ آماری از تعداد افراد حاضر در این همایش منتشر نکردهاست. این همایش در شرایطی برگزار شدهاست که معلولین برای تهیه ویلچر و سایر لوازم ضروری خود با مشکلات زیادی مواجه هستند.
پرسش اینجاست که چرا سازمان بهزیستی هچ گونه گزارشی در قبال میزان هزینه برگزاری این همایش و دستاوردهای پس از آن منتشر نکردهاست؟ در حالی که این سازمان از کمبود بودجه برای خرید ولیچر و لوازم ضروری افراد معلول، صحبت میکند.
روزنامه اینترنتی «فراز» در این باره با «بهروز مروتی»، رییس کمپین معلولان گفتوگو کرده است.
بهروز مروتی در ارتباط با ابعاد این همایش میگوید: «این همایش با دوعنوان اجلاس سران مدیران برای نشست علمی کاربردی و نشست رویداد ملی برگزار شده است. در این وضع اقتصادی که معلولین برای ویلچر، مستمری و حق پرستاری ماهها در صف انتظار و پشت نوبت میمانند بهزیستی میلیاردها تومان برای برگزاری یک همایش سه روزه هزینه کرد. این همایش یکی از بی سابقهترین بریز و بپاشهای بهزیستی در این چندسال اخیر بودهاست. سازمان بهزیستی و چند رسانه دیگر، گزارش این همایش را نوشتند، اما کسی در ارتباط با ابعاد این همایش صحبتی نکرد. باتوجه به این که بعد از کرونا همه با فضای مجازی و برگزاری جلسات در این فضا آشنا هستند، سوال پیش میآید که چه ضرورتی برای برگزاری این همایش در تهران و حتی در خزرآباد ساری بوده است؟ یک هزینه هنگفت شود؛ بدون اینکه دستاوردی داشته باشد!».
او با بیان اینکه این هزینه میتوانست صرف خرید ویلچر، پشت نوبت دهیهای حق پرستاری، سمعک، عینک، عصا و لوازم دیگری که احتیاج معلولین است شود ادامه داد: «معلولین در حال حاظر حتی دچار کمبود لوازم بهداشتی هم هستند. اما متاسفانه در بهزیستی به این مسائل پرداخته نمیشود. تعدادی از این افراد با هواپیما و اتوبوس و تعدادی از این مسوولان با خودروهای شخصی که به آنها داده شده بود در این همایش حضور پیدا کردند. قطعا به این افراد حق ماموریت هم تعلق میگیرد. رفتو آمد، اسکان و خوراک این مسوولان بُعد دیگری از هزینههای این همایش است. هزینهای که فقط صرف ناهار این تعداد افراده شده است میتوانست به معلولین اختصاص یابد».
مروتی دررابطه با هزینههای انجام شده برای این همایش، ادامه میدهد: «بابت این برنامه سه روزه به هر مسوول علاوه بر تمام هزینه های دیگری که شده، نفری ۳میلیون پاداش و یک فلاسک داده شده است. کامیون فلاسک از تهران برده شده است. این پرسش ایجاد میشود اگر بنا بود پول بدهند پس فلاسک برای چه بوده و اگر بنا بود فلاسک بدهند این پاداش ۳میلیون تومان برای چه چیزی بوده است؟ چرا هیچ نظارتی روی این اتفاقها وجود ندارد؟ آیا خرید این فلاسکها طبق ضوابط بوده؟ از کدام ردیف بودجه بوده است؟ در گزارش بهزیستی از هیچ کدام این پاداشها صحبتی نشده است. وقتی کسی برای خرید یک ویلچر حدود سه میلیون تومانی باید سالها در خانه بماند چه ضرورتی داشته است که به هر مدیر علاوه بر هزینه ایاب و ذهاب و اسکان پاداش بدهند؟ تنها با پاداش ۳ میلیون تومانی که به آنها داده شده است؛ میتوانستند حدود ۶۰۰ عدد ویلچر ارزان قیمت و ۳۰۰ ویلچر استاندارد تهیه کرد».
رییس کمپین معلولان میگوید: «فرستادن این تعداد افراد از تهران به خزرآباد چه ضرورتی داشته است؟ مهمترین بخش این اتفاق این است که چرا این همایش مجازی برگزار نشد؟ سازمانی که میگوید با کمبود بودجه دست و پنجه نرم میکند و به جامعه هدفاش گفته است؛ بودجه ندارم و بودجهام محدود است و آنها را از خیلی چیزها محروم میکند، چرا باید هزینه بزرگی را برای همایشی که هیچ دستاوردی از آن مشخص نیست، کند؟ این بودجه نه تنها از بودجه معلولین بوده بلکه از بودجه محرومترین قشر جامعه مانند ایتام، سالمندان، زنان سرپرست خانواده، برای اجلاس سران مدیران بهزیستی استفاده شده است».
او در پایان تاکید میکند: «اتفاقی در سازمان بهزیستی رخ داده و در ارتباط با مددجویانی است که محروم ترین قشر جامعه هستند. نمیدانم شاید این موضوع برای فعالان و رسانهها مهم نبوده که کسی در این باره صحبتی نکرده است. یک ماه از این موضوع میگذرد اما تا امروز هیچ حساسیتی نسبت به این اتفاق، وجود نداشته است. البته این موضوع هم هست که بهزیستی به کسی حتی به هیچ رسانهای برای فعالیتهایی که میکند پاسخی نمیدهد».
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟